مرد تهرانی با آب داغ زنش را به قتل رساند + عکس
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۱۵۹۹۷
خرداد: عصر دهم دی ماه سال ۹۵ مرد سالخوردهای به نام عطا با اورژانس تماس گرفت و کمک خواست. ماموران اورژانس دقایقی بعد به خانه مرد سالخورده در شهرری رفتند و با جنازه همسر ۵۵ ساله این مرد به نام جمیله روبه رو شدند که آثار سوختگی روی بدن و پاهای این زن نمایان بود.
به این ترتیب پلیس در جریان قرار گرفت و جنازه در حالی به پزشکی قانونی منتقل شد که عطا به ماموران پلیس گفت: همسرم بیمار بود و پیوند کلیه شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سپس متهم به دفاع پرداخت. وی گفت: من و جمیله ۲۹ سال با هم زندگی کردیم. من قبل از او همسری داشتم که بعد از جدایی از همسر اولم با جمیله ازدواج کردم. ما زندگی خوبی داشتیم، اما صاحب فرزند نشدیم. تا اینکه با نذر و نیاز و کمک پزشکان صاحب پسری شدیم که حالا ۱۲ سال دارد. رضا همه زندگی من و همسرم بود. من بازنشسته بودم و حقوق بازنشستگی کفاف مخارج زندگی را نمیداد. به همین خاطر از صبح تا دیروقت به حوالی حرم شاه عبدالعظیم میرفتم و با ترازوی وزن کشی کار میکردم.
پیرمرد ادامه داد: پسرم میگفت باید به مدرسه غیرانتفاعی برود و، چون نمیتوانستم در مقابل خواسته هایش پاسخ منفی بدهم قبول کردم. من مجبور بودم تا نیمه شب در حوالی حرم گشت بزنم و با تزارو کار کنم تا هزینههای مدرسه غیرانتفاعی پسرم را بپردازم. ولی از این وضعیت شکایتی نداشتم. تنها مشکلم با همسرم این بود که همیشه بدون اجازه از جیبم پول بر میداشت. او مدتی بود به من مشکوک شده بود، اما بارها به او گفته بودم میتواند به حوالی حرم بیاید و مرا در حال کار کردن در گوشه خیابان ببیند.
وی گفت: آخرین بار ۸۰۰ هزار تومان روی تخت پسرم گذاشته بودم تا آن را با خودش به مدرسه ببرد. ولی وقتی پسرم از خواب بیدار شد گفت پولی روی تختش نبوده است. آنجا بود که فهمیدم بار دیگر همسرم پول را برداشته است. من به جمیله اعتراض کردم و همین موضوع باعث درگیری ما شد.
این متهم درباره علت درگیری توضیح داد: مدتی بود به همسرم مشکوک شده بودم و فکر میکردم برادرش برایش مواد مخدر میآورد و او به کراک معتاد شده است. به همین خاطرهم همیشه بدون اجازه از جیبم پول بر میدارد. وقتی این موضوع را به جمیله گفتم عصبانی شد. او از نارسایی کلیه رنج میبرد و مدتی قبل پیوند کلیه شده بود. همان موقع هم تصادف کرده و پایش شکسته بود. من عصبانی بودم که لگدی به پای جمیله زدم. پای جمیله به شدت درد گرفته بود و بی تابی میکرد. پشیمان شدم و دلم برایش سوخت. به همین خاطر او را به داخل حمام بردم و داخل وان گذاشتم و آبگرمکن را روشن کردم. فکر میکردم آب داغ باعث بهبود درد پایش میشود. ولی جمیله فریاد کشید و گفت پایش به خاطر داغ بودن آب سوخته است. همان موقع آب را بستم و از او خواستم تا او را به بیمارستان برسانم، ولی قبول نکرد. موقع خروج از حمام هم سر جمیله ناخواسته به دیوار خورد و حالش بد شد.
عطا گفت: چند روز از این ماجرا گذشت. جمیله به آثار سوختگی پماد میزد تا بهتر شود، اما آخرین روزی که برای کار از خانه بیرون ر فته بودم پسرم تماس گرفت و گفت حال مادرش بد است. وقتی به خانه رسیدم متوجه شدم جمیله نفس نمیکشد. به همین خاطر با اورژانس تماس گرفتم.
این متهم در حالی که اشک میریخت گفت: باور کنید من قصد کشتم همسرم را نداشتم و مرگ او یک اتفاق بود. در مدتی که در زندان هستم پسرم را به خواهرم سپرده بودم تا از آن مراقبت کند، اما خواهرم پس از مدتی بیماری همسرش را بهانه کرد و پسرم را به بهزیستی سپرد. من یک خانه دارم که میتوانم آن را به جای دیه به فرزندان همسرم از شوهر قبلی اش که اولیای دم هستند بپردازم. حتی اگر آنها تقاضای قصاص داشته باشند حاضرم اعدام شوم، ولی از قضات دادگاه تقاضا دارم اجازه دهند تا یک روز دیگر کنار پسرم باشم.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و پرونده را به دادستانی فرستاد تا قیمی برای پسر ۱۲ ساله قربانی تعیین و درخواستش درباره مجازات مطرح شود.
با تکمیل تحقیقات وپرس و جو از فرزند ۱۲ ساله متهم و در حالی که مدرکی که نشان دهنده اعتیاد قربانی باشد به دست نیامده بود قضات دادگاه وارد شور شدند و عطا را به قصاص محکوم کردند. شکسته شدن حکم قصاص
حکم صادره در شعبه ۲۴ دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و قضات عالی رتبه حکم قصاص را تایید نکردند. آنها اعلام کردند لازم است ادعای متهم درباره غیرعمد بودن قتل بار دیگر بررسی شود. متهم در از همان بازجوییهای اولیه گفته است قصد قتل نداشته و از کشنده بودن عملش نیز مطلع نبوده و نمیدانسته ممکن است همسرش در حمام دچار سوختگی شود. با توجه به نداشتن قصد قتل و آگاهی نداشتن از کشنده بودن عمل متهم و همچنین نظر پزشکی قانونی که علت فوت را عفونت ناشی از سوختگی اعلام کرده است لازم است تا متهم بار دیگر محاکمه شود.
با این اظهارنظر پرونده به شعبه همعرض ارسال شد تا مرد سالخورده بار دیگر از خود دفاع کند.منبع: رکنا برچسب ها: قتل
منبع: خرداد
کلیدواژه: قتل همین خاطر تماس گرفت بار دیگر آب داغ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۱۵۹۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ثبت تصویری از خودروی عجیب یک روحانی در شهر قم
احمد ظهرابی عکاس قمی که این عکس را ثبت کرده میگوید: بعد از اینکه عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با عنوان وعده صادق انجام شد؛ منتظر برگزاری راهپیمایی یا اعلام حمایت مردم قم بودم که مثل همیشه در اینگونه مواقع انجام میشد. مراسم راهپیمایی خودرویی اولین گردهمایی مردمی قم بعد از تجمع روحانیون در مدرسه فیضیه بود. در مسیر حرکت خودروها در بلوار پیامبر اعظم (ص) قم به دنبال سوژههایی بودم که خوشحالی مردمی را به بهترین وجه نشان دهد. در حین عکاسی از خودروهای عبوری یک خودروی مخصوص معلولان توجه من را به خود جلب کرد که پرچم کوچکی از ایران را نصب کرده بود و روحانی میانسالی در حال رانندگی بود. خودروی فرسوده این روحانی که مسلما سرعتی هم نداشت برایم جالب بود؛ صبر کردم که نزدیک شود و عکس مورد نظرم را ثبت کردم.